شعر و عشق

باران کـه میبـارد دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود

شعر و عشق

باران کـه میبـارد دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود

چرا دل به تو دادم

من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی

یا چه کردم که نگه باز به من می نکنی

دلو جانم به تو مشغول و نظر بر چپ وراست

تا حریفان ندانند که تو منظور منی

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

تو بدین نعت و صفت گر  خرامی در باغ

باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی


سعدی

نظرات 1 + ارسال نظر
نسترن پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 18:19

بسیار زیبااااا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.